۱۳۹۰ تیر ۲, پنجشنبه

بدن

دیشب رفتم باشگاه. اتفاقا خیلی هم حوصله نداشتم برم. یعنی اینطوریه که رفتنش سخته. کون تنگی می‌خواد. ولی وقتی می‌رم خوش میگذره و دوست می‌دارم. بعد این استاد کلاس شیهان صالحی وسط کلاس گفت هرکی روکش پا داره ببنده. فهمیدم دهنم سرویسه. حالا کی حال مبارزه داره. گرم کردن هم واسش نداشت خیلی. شروع شد. فکر کنم حداقل ۲۰ دقیقه داشتیم مبارزه می‌کردیم. با آدمهای مختلف. اما این دفعه پررو بازی در آوردم و همش با بچه‌هایی که خیلی قویتر بودن وایسادم مبارزه کردم. ۳ تا از انگشتای یه پام هم که از قبل مشکل داشت، تو همون مبارزه اول یا دوم ضربه خورد و دیگه از اون پام نتونستم استفاده کنم. خلاصه دهنم سرویس شد. وقتی از باشگاه در اومدم هیچ کجای بدنم نبود که درد نکنه. دیافراگمم که اینقدر ضربه خورده بود کاملا اذیت میکرد. نتونستم غذا بخورم. مفصلهای انگشتای پام هم یه از درد میسوخت. تو راه اینقدر درد داشتم که نزدیک بود بالا بیارم. خونه پام رو با نوار کشی بستم.

ولی خیلی خیلی خیلی خوب بود. اعتماد به نفسم یه مرحله رفت بالا. قشنگ یک مرحله رفتم بالا. مدتهای زیادی بود که دلم میخواست بدنم رو تو این حالت ببینم که بتونه جلوی این همه ضربه وایسه و نیفته. عالی بود.

خوشحالم.

فقط قوز بالا قوزش اینه که صبح که بیدار شدم دیدم گردنم هم گرفته :)))

۳ نظر:

. گفت...

مرد باس بره هر چن وخ یه بار یه دل سیر کتک بخوره، خوبه

ناشناس گفت...

khob kotak mikhasti migofti man mizadamet chera miri pool midi!?

ناشناس گفت...

daghighan manam movafegham.miumadi khodam naakaaret mikardam hamchin,ke dige havase mobarezeo nakoni,albate be sharti ke faghat vaysi bezanamet va axolamali neshun nadi :-D