۱۳۹۱ تیر ۲۲, پنجشنبه

نسرین ستوده

بار اولی که نسرین ستوده رو از نزدیک دیدم تو سالن ملاقات با وکلیل زندان بود. سال ۸۸ دو ماه بعد از انتخابات. زنی سرزنده و جنگنده. کسی که نه نصفش، که ۱۰ برابر قدش زیر زمین بود، قوی‌تر از اونی بود که بشه تصورش رو کرد.

وکیلی وارسته که با تمام وجود بدون اینکه براش مهم باشه فرد اتهاماتش ارتباط با کدوم گروه‌های سیاسی بوده، یا گرایشاتش چی بوده، محض اینکه طرف زندانی سیاسی هست، وکالتش رو می‌کرد. اون موقع که بیرون بود از جونش مایه میگذاشت و الان هم که زندان هست هنوز مبارزه می‌کنه.

دختر نسرین ستوده رو ممنوع‌الخروج کردن. شاهد حکومتی هستیم که حتی از خروج دختر ۱۳-۱۲ ساله‌ی یک وکیل زندانی هم هراسناکه.

به آدم‌هایی مثل نسرین قبطه می‌خورم، کاش جرات این رو داشتم که به اندازه اون‌ها بشریت برام دغدغه باشه.

هیچ نظری موجود نیست: