۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

یک مالزیایی

دیروز با یکی از بچه‌ها که از مالزی بود صحبت می‌کردم.

در مورد اینکه اونجا مسلمون زیاده و اصلا کشور مسلمون حساب می‌شه یا نه صحبت می‌کردیم. اونجا اینطوریه که بعد از اینکه استقلال گرفته، چون تعداد غیر مسلمونا زیاد بوده قانون‌ها رو کاملا ۲ قسمت نوشتن. برای مسلمان‌ها و غیر مسلمان‌ها. قوانین طلاق، مصرف الکل و هر چیزی که به این قسمت مربوط بشه، و کسی مسلمان حساب می‌شه که باباش اینا مسلمان بوده باشند.

بعد صحبت ادامه داشت، در مورد ایران صحبت می‌کردیم، بعد از یه مدت رسیدیم به اینجا که اختلاف دانش و باورهای آدم‌ها در ایران، از تهران و شهرهای بزرگ تا شهرهای کوچک و روستاها خیلی زیاده و متاسفانه سیستم آموزش دست حکومت مونده. خیلی با تعجب پرسید مگه آموزش غیر دولتی ندارین؟ خواستم بهش بگم اون رفقا که می‌رفتن جنوب‌شهر آموزش می‌دادن فکر کنم بیشترشون درگیر دادگاه و زندان و اینگونه چیزهان. و برام جالب بود که برای آدم‌ها آموزش غیردولتی خیلی بدیهیه.

۱ نظر:

روجا گفت...

ا آقا! ما هنوز گییرره بدیهی تر تراشیم . اینا بماند.