۱۳۹۰ مهر ۱۸, دوشنبه

اوین - قرنطینه ۱ - ۲۴۰

اوین زندانیست که امروز بیشتر به عنوان بازداشت‌گاه از آن استفاده می‌شود. به خصوص بعد از انتخابات سال ۸۸ تمام ظرفیت‌های این مکان استفاده شد. البته ظرفیت که چه عرض شود، در مکانی که ۱۲۴ نفر ظرفیت داشت و به گفته وکیل بند اگر ۱۲۶ نفر در آن مکان نگه‌داری شوند حتما دعوا به راه است، تا ۱۰۰۰ نفر جا دادند. وکیل بند به همین دلیل هم که شده، احترام خاصی برای بچه‌ها قائل بود.

آنجا قرنطینه بند ۱ اوین بود. اولین جایی که بعد از ورود به اوین بعد از رد شدن از درب ورودی دیده می‌شود. منظور از بودن آن مکان این بوده که کسانی که قرار بوده به بند ۱ بروند حداقل ۲ روز آنجا باشند تا از نداشتن بیماری خاص اطمینان حاصل شود. روزهای اول کسی حق تداشت به صورت ۲ نفره روی یک تخت بخوابد. در روزهای خیلی شلوغ همه تخت‌ها ۲ نفره بودند، همه مساحت زمین پر شده بود از بازداشتی‌ها، ردیف به ردیف همه می‌خوابیدند. سپس بهداری بخش تخلیه شد، بعد هم انباری‌ها. آخرین مکان‌ها برای خوابیدن راهروها و هواخوری بود.

ساختار قرنطینه بند ۱

برق‌کاری که برای سرویس کولر آمده بود می‌گفت یک ماه است که ما داریم اینجا را برای شما آماده می‌کنیم. این را کمتر از یک هفته بعد از انتخابات می‌گفت.

روزهای اول همه با هم به هواخوری می‌رفتند برای صرف موادی که به عنوان غذا داده می‌شد. روزهای بعد همه با هم جا نمی‌شدند، اتاق‌ها نوبتی می‌رفتند. غذای خاصی هم نبود. بندگان خدا برای ۴۰۰ نفر شام سفارش می‌دادند، تا شام ۲ تا اتوبوس دیگر آدم اضافه شده بود، مجبور بودند آب غذا را اضافه کنند و سهمیه برنج را کم کنند.


تلفن هم فقط ۳ عدد بود که به هیچ صورتی نمی‌شد به این راحتی‌ها نوبت گرفت. تمام فکر و حقه‌هایی که هر کسی بلد بود در راستای استفاده از تلفن صرف می‌شد.

البته قبل از اینکه آدم‌ها به قرنطینه بند ۱ بیایند تقریبا ۲ روز جایی بودند که وقتی به قرنطینه وارد می‌شدند احساس می‌کردند بهشت است. آنجا ۲۴۰ بود. ساختمانی که به دلیل پیش‌بینی انجام شده، از قبل یک طبقه از آن را به ۲۰۹ داده بودند و ورود به آن ممنوع بود. همان ۲ ۳ روز اول بعد از انتخابات تعداد افراد اینقدر زیاد بود که تقریبا به صورت تمام‌وقت آنجا از بازداشت شدگان ثبت نام به عمل می‌آوردند. این کار با ثبت اثر ۱۰ انگشت و اعلام مشخصات انجام می‌شد. پرونده افراد اولین برگه‌های خود را آنجا آغاز می‌کرد.

ساختار ۲۴۰

در سلول‌هایی که انفرادی محسوب می‌شدند و دستشویی و توالت و حمام داشتند، ابتدا ۶ نفر و سپس تا ۱۱ نفر جا دادند. شب بازداشتی‌ها به پا و زانوی همدیگر تکیه می‌دادند و می‌خوابیدند. کسانی که توسط وزارت اطلاعات به صورت خیلی خاص پیگیری می‌شدند همان‌جا اولین بازجویی‌ها را شروع می‌کردند. خیلی زود هم از آنجا می‌رفتند. خیلی‌ها فکر می‌کردند آنها آزاد می‌شوند، اما آنها فقط به ۲۰۹ منتقل می‌شدند.

یکی از آنها کیوان صمیمی بود که خیلی زود به ۲۰۹ منتقل شده بود و بچه‌ها فکر می‌کردند که آزاد شده. اما بعدا در ۲۰۹ دیده می‌شد.

بعد از ثبت نام در ۲۰۴ بود که تازه همه به قرنطینه منتقل می‌شدند.

البته داستان به قرنطینه لزوما خاتمه پیدا نمی‌کرد.

۱ نظر:

Mahtab گفت...

sargarmie ye roozaee az man in bood ke beshinam az chizaee ke hamed vasam tarif mikard naghashie evino bekesham fek konam bishtar az 100 ta az in naghashia daram ke hichkodoomesh mesle inaee nist ke to gozashti.alan hamasho negah kardam