۱۳۹۰ آذر ۲۸, دوشنبه

خونه

بالاخره خونه هم جابه‌جا شد. با اینکه خیلی از خوابگاه در اومدن کار سختی بود و قراردادش خیلی اذیت می‌کرد اما بالاخره  رفتیم تو خونه جدید و خیلی هم داره خوش می‌گذره.

زندگی این‌طوری رو خیلی وقت بود که نداشتم. اما خوب حالا خیلی راضی و خوشحالم. 

یه خونه نزدیک محل کار با وسایل خودت و زندگی خودت. کم کم زندگی اینجا داره جا می‌افته و احساس می‌کنم که دارم تو شهرم زندگی می‌کنم. با اینکه خیلی مونده که به اینجا عادت کنم، اما اوضاع به خوبی پیش می‌ره.

هیچ نظری موجود نیست: