این سناریو رو ببینید:
حکومت به هر دلیلی، پوشیدن هرگونه کفشی که رنگی به جز آبی داشته باشه رو ممنوع میکنه.
واقعیت شماره 1: واقعیت اول اینه که در این شرایط هیچ اتفاق خاصی نمیافته. ممکنه فکر کنین همچین چیزی عملی نیست، در حالی که هست، و آب هم از آب تکون نمیخوره. من حاضرم جونم رو بدم، اگه حکومت واقعا بخواد همچین کاری بکنه و نتونه.
واقعیت شماره 2: سی سال بعد از تاریخ ممنوعیت کفشهای غیر آبی، پیرمردها و به خصوص پیرزنهایی وجود خواهند داشت که در صورت دیدن کسی که کفشی مثلا سفید رنگ پوشیده، جملههایی مثل این رو میگن:
- "اه، اه، ببین جوونا چقدر جلف شدن!"
- "آره، این چیزا رو از این خارجیها یاد گرفتن... علم و دانششونو که یاد نمیگیرن، فقط این قرطی بازیای عجیب و غریب رو یاد میگیرن"
- "والا آخر زمون شده!"
واقعیت شماره 3: همون سی سال بعد که الان صحبتش بود، میتونین جوان هايي بین 18 تا 30 سال رو ببینین که به جای کفشهای آبی، کفش سرمهیی میپوشن، و در عین حال کلی سخنرانی میکنن در مورد اینکه رنگ کفش نیاز به اصلاح داره، و این اصلاح اینه که طیف رنگ اون تا دو درصد بیشتر از اونی که الان هست بتونه نوسان داشته باشه (البته کفش خودشون حداقل چهار درصد نوسان داره)، در عین حال کسایی که به لزوم آزاد بودن رنگهای دیگه اعتقاد دارن رو محکوم میکنن به اینکه زیاده روی میکنن و باعث میشن که همین یک درصد نوسان هم ممنوع بشه؛ البته در عین حال اعتقاد هم دارن که اصولا نوسانی بیش از حدی خاص، ذاتا برای انسان صلاح نیست.
واقعیت شماره 4: عدهای راستی در اون زمان وجود خواهند داشت که اعتقاد دارن به جز کفش، جوراب هم حتما باید آبی باشه.
واقعیت شماره 5: وقتی هفتاد/هشتاد سال بگذره، بعضی راستهای اصلاح طلب با افه روشنفکری، سعی میکنن در ریشههای رنگ آبی تحقیق کنن و کتاب چاپ کنن، تا نشون بدن که رنگ آبی واقعی که لازمه همه کفشها به اون رنگ باشن چیه!!
نمیتونم بگم که از دیدن این خبر خوشحال نشدم:
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان رنگ سفید و زرد را تند و زننده اعلام کرد.
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمان در اطلاعیه و دستور العملی محدودیتهایی را برای ورود خانمها به ادارات تابعه این اداره اعمال کرده است.
عجیب ترین نکته این دستور العمل این است که به خانمهای مراجعه کننده و کارمندان این اداره اعلام شده است که «در رنگ البسه نباید از رنگهای تند و زننده مانند قرمز، زرد و سفید استفاده گردد.»
بدین ترتیب حتی رنگ سفید که در اسلام هم بر استفاده از این رنگ در لباس تاکیداتی شده است به عنوان رنگ تند و زننده معرفی شده است و خانمها برای ورود به ادارات تابعه ارشاد حق استفاده از آن را ندارند.
آفتاب
دوستان اصلاحطلب نظری ندارند؟ [پوزخند]
۲ نظر:
خیلی نکتهی جالبی رو بیان کردی.
مسألهی اصلاح طلبی همین جاست، که میگه اگه قرار باشه شرایطی فراهم بشه که مردم بتونن کفش به رنگهای مختلف بپوشن باید شرایط اجتماعیاش فراهم باشه و این شرایط اجتماعی رو نمیشه یکدفعه فراهم کرد. چون نه تنها اصولگراهای دستاندکار میزنن داغونت میکنن بلکه خود ملت هم همین کار رو میکنن باهات و آخرش این میشه که تو تو زندانی و هیچ کاری از پیش نبردی.
به خاطر همین هم هست که من میگم روشنفکر باید فقط یک قدم از جامعه جلوتر باشه.
البته شاید این حرفها کمی بوی محافظه کاری هم بده! ولی من به هدف فکر میکنم.
ولی کلاً هم منظورم این نیست که کاملاً غلط میگی. من فکر میکنم این اصلاح طلب بودن هم چیزی نیست که یک اصل باشه. بنابراین من که ذهنم شبیه اصلاح طلبها است هم گاهی اوقات رادیکال میشم.
مثل اون بودایی که خودشو به نشانهی اعتراض آتیش زد.
به سلامتی آزادی!
به نظر من اصلاحطلبی بد نیست. اما تو یه سیستم فاشیست که همه حتی اونها که سنگ اصلاحطلبی به سینه میزنند اونجا که مسئله مصلحت نظام باشه همه متحد هستند، تو همچین سیستمی که آدم با اصلش مشکل داره و تنها راه اصلاحش برچیده شدنشه، نمیشه اصلاحات انجام داد.
اینا خط قرمزی دارند که هرگز ازش رد نمیشند.
ارسال یک نظر