۱۳۹۰ دی ۷, چهارشنبه

حماقت

گزارش مجلس در مورد حوادث بعد از انتخابات ۸۸ منتشر شده. نمی‌دونم چرا به توهم این سیستم عادت نمی‌کنم.

من اصلا تیریپ اصلاحات و اینا نیستم. ولی دیگه اینکه خاتمی بلند شه بره طرف‌های خارجی رو در مورد اینکه میرحسین خوبه قانع کنه و از کلی قبل از انتخابات ۳۰۰ هزار نفر رو جذب کرده باشن برای شلوغی‌های بعد از انتخابات دیگه خیلی خندست.

نمی‌دونم. ولی خوب هرچقدر هم که من به این چیزها بخندم، یک سری آدم هستند که این گزارشات رو می‌سازن و یک سری دیگه هم هستن که همه اونچه که گفته می‌شه رو باور می‌کنند. با اینکه باور کردنش سخته، ولی هستند بسیار که باور می‌کنند.

خوشحالم که هنوز به شنیدن دروغ این سیستم عادت نکردم. به گمانم هر موقع عادت کنم، مُردَم.

و خوشحالم که این سیستم تا این حد احمق تشریف داره که داره اینطوری بازی می‌کنه. دشمن نادون خطرناک هست، اما موندنی نیست.

۱۳۹۰ آذر ۲۸, دوشنبه

خونه

بالاخره خونه هم جابه‌جا شد. با اینکه خیلی از خوابگاه در اومدن کار سختی بود و قراردادش خیلی اذیت می‌کرد اما بالاخره  رفتیم تو خونه جدید و خیلی هم داره خوش می‌گذره.

زندگی این‌طوری رو خیلی وقت بود که نداشتم. اما خوب حالا خیلی راضی و خوشحالم. 

یه خونه نزدیک محل کار با وسایل خودت و زندگی خودت. کم کم زندگی اینجا داره جا می‌افته و احساس می‌کنم که دارم تو شهرم زندگی می‌کنم. با اینکه خیلی مونده که به اینجا عادت کنم، اما اوضاع به خوبی پیش می‌ره.